از تبریز زده ایم بیرون و مقصد بعدی جلفاست، شهری کوچک و قدیمی آرمیده در کنار رود ارس و همسایه دیوار به دیوار نخجوان. جلفا از قدیم مهد صنعتگران بوده، همان هایی که در روزگار صفوی به اصفهان رفتند و جلفای دیگری در این شهر بنا کردند. نام جلفا نیز برگرفته از جولاها یعنی بافندگان ابریشم است. امروز اگرچه کسی به قصد تجارت ابریشم به این شهر نمی رود اما صنعت و تجارت به شکل های دیگری در این منطقه آزاد رونق دارد. اتوبوس دور گرفته و با سرعت به جلو می رود. هوای تبریز هنوز توی کابین است که ناشناسی جای پایش را در وسط اتوبوس محکم می کند. مردی استوار که ظاهر شیک و مرتبی دارد و از چیزی دارد حرف می زند. بلندتر از صدای او اما همهمه موتور اتوبوس است که با دور بالا فضا را پر کرده. همانطور که صندلی به صندلی جلوتر می روم صدای فرد ناشناس واضح تر می شود: «جلفا سرزمین آبا و اجدادی من است و من در همه سال های زندگی ام تلاش کردم که برای این شهر کاری انجام دهم. امروز هم دوست دارم شما را با زادگاهم و کارخانه ای که در اینجا ساخته ام آشنا کنم...»
حالا صدای آقای تقی زاده را واضح می شنوم، بنیان گذار، مالک یا به قول فرنگی ها «پرزیدنت» شرکت آذر موتورکمپانی یا همان آمیکو. تقی تقی زاده اصل، خیلی خلاصه از گذشته اش می گوید و اینکه همیشه زندگی اش را برای صنعت خرج کرده و از این طریق خواسته که به «ایران» و ایرانی خدمت کند. از دوره هایی که در شرکت های مشهور دنیا مثل فورد و ب ام و گذرانده می گوید و کارخانه ای که با تلاش و سرمایه شخصی و آجر به آجر آن را ساخته. بعد هم می گوید که «تولید» عشق ازلی و ابدی اوست. اتوبوس از مرند رد شده و به جلفا نزدیکتر می شود و مهندس تقی زاده همچنان از دستاوردهای صنعتی اش می گوید، از اولین محصول آمیکو که یک تراکتور سبک بوده تا امروز که کامیون های آمیکو در جاده های ایران در حرکتند. صحبت اصلی هم مربوط است به وانت جدیدی که در این شرکت ساخته شده و ما قرار است افتتاح خط تولید آن را رسما مخابره کنیم. توی اتوبوس یک کنفرانس خبری غیر رسمی بر قرار است!
روبان قرمز
خبر آمد رئیس جمهور به جلفا نمی آید اما یک مدیر پر انرژی همراه ماست، کسی که تمام مسیر را ایستاده حرف زد! آقای تقی زاده و همراهان در محوطه کارخانه به گروه خبرنگاران خوشامد مجدد می گویند. آنطرف تر هم ردیفی از پیکاپ های آمیکو ایستاده اند. «آسنا» و «آراز» نام های تجاری پیکاپ دو و تک کابین آمیکو هستند، وانت های ففول سایز جادار و نسبتا پر زوری که امروز رسما از خط تولید خارج می شوند.
آقای تقی زاده شخصا خط تولید را به ما نشان خواهد داد و کمی بعد بازدید از کارخانه شروع می شود. نقطه استارت خط رنگ است جایی که به قول مهندس، از الزامات خودروساز بودن است. خط رنگ چند میلیارد تومانی بدنه شامل وان های متعدد و پیاپی است که از شست و شو، زنگبری و فسفاته آغاز و نهایتا به آستری و پاشش رنگ منتهی می شود. بدنه های رنگ شده در کوره می مانند تا قوام پیدا کنند. به موازات این خط نیز بخشمونتاژ شاسی و سیستم تولید و انتقال نیرو قرار گرفته است. نقطه تلاقی این دو خط هم ریلی است که در انتهای آن مونتاز خودرو کامل می شود. در طول مسیر تولید، عوامل کنترل کیفیت مدام همه چیز را کنترل می کنند. مهندس تقی زاده مدام یادآوری می کند که برای آمیکو کیفیت تولید و مونتاژ بسیار مهم است و آنها دوست دارند که مصرف کننده ایرانی با اعتماد کامل سوار این غول شود. حتی بخشی از قطعات خودرو محصول اتریش و آمریکا هستند. موتور پیکاپ از میتسوبیشی می آید.خلاصه اینکه آسنا یک محصول جهان وطنی است!
آقای تقی زاده توضیح کاملی در هر بخش می دهد و اثبات می کند که به خط تولید خودرو تسلط کامل دارد. به دستور او یک دستگاه تویوتا هایلوکس به کارخانه آمده که معیاری برای مقایسه با یکی از مشهورترین نام های دنیا فراهم باشد. آسنا بزرگتر و جادارتر از رقیب بلند آوازه ژاپنی است و به خاطر سیستم تعلیق عقب متفاوت و ویل بیس مناسب نرم ترو اتاق راننده جادارتر از هایلوکس ارزیابی شده. موسس آمیکو همچنین از سیستم قفل دیفرانسیل آسنا می گوید که ظاهرا عملکرد آفرودی کاملی دارد. اتاق آسنا خیلی جادار است و حتی قد بلندها هم آن را به راحتی پرو می کنند. فضای صندلی عقب نیز آزاد است. تماشای خط تولید هیجان انگیز و جذاب است. مهندس تقی زاده در یک مانیتور یزرگ فیلمی از آسنا نشان می دهد که این پیکاپ بزرگ چگونه شیب 80 درصدی (حدود 45 درجه) یک کوه را می گیرد و می رود بالا. آزمایشی که در حضور  محیط بانان انجام شده و همه را شگفت زده می کند. نیم ساعت بعد روبان قرمز توسط مشاور رئیس جمهور و نماینده مجلس بریده شد تا آسنا متولد شود. در تبریز هم مراسم از طریق ویدئو کنفرانس  به سمع و نظر رئیس جمهور می رسد. تقی زاده  به مقامات کشوری توضیح می دهد که ظرفیت اسمی تولید در آمیکو در حدود سالی 30هزار دستگاه است.
کوه، تو را می خواند
کارگران در سالن مشغول کار هستند که در گوشه دیگری از محوطه پهناور کارخانه، نوبت به تست آسنا می رسد. کارخانه آمیکو آزمایشگاه های متعدد و ابزار  کنترلی دقیقی دارد که حتی اجازه صدور برخی استانداردها را به این شرکت می دهد. یکی از این ابزار و امکانات، سطح شیب داری است که در واقع شبیه ساز دامنه کوه با خاک نرم یا سطح برفی یا گل آلود است.
تویوتا هایلوکس در آزمایش رول یا عبور از سطح لغزنده ناکام است اما آسنا با کمک قفل دیفرانسیل  هوشمندش حتی به لوله های چرخنده می چسبد. حالا باور عبور از شیب 80 درصد (معادل 40 تا 45 درجه) برای ما آسان می شود.  بعد هم چند دستگاه پیکاپ در اختیار خبرنگاران قرار می گیرد تا سواری کوتاهی در محوطه داشته باشند. تست آسنا به سرعت به شیطنت و بازیگوشی با این وانت غول آسا بدل می شود و خبرنگاران سعی می کنند رفتارهای آفرودی پیکاپ آمیکو را به روش های مختلف کشف کنند.
پیش به سوی بازار
پیکاپ آسنا تا این لحظه اخر خط تولیدات امیکو به حساب می آید. در گوشه ای از کارخانه موزه ای از ساخته های مهندس تقی زاده به صف شده اند. از آن مینی تراکتور نارنجی گرفته تا موتور سیکلت ها، کلاه ایمنی، ایرکاندیشن و بعد خودروهای سنگین و سبک. البته این قصه ادامه ارد. آمیکو قرار است مدل 217 اسبی آسنا با 320 نیوتون متر گشتاور و گیربکس 7 سرعته تیپ ترونیک را هم بسازد و در آینده هم قرار است یک اس یووی تمام عیار بر اساس میتسوبیشی پاجرو بسازد. قیمت آسنا که برای مشتریان چالش بزرگی خواهد بود اما مهندس تقی زاده معتقد است که پیکاپ خوش سیمای آنها به این قیمت می ارزد. یک وانت دو گانه سوز که می تواند حدود 1000 کیلومتر را با بنزین و گاز بپیماید و مثل یک قوچ سرحال تپه ماهورها را بالا برود. بازار چنین خودرویی منحصر به فرد است و می شود پیش بینی کرد که مشتری قابل توجهی چه در میان طبیعت گردها و چه در بین نهادهای نظامی و محیط زیستی داشته باشد. به گمانم روی بدنه آسنا محکم می توان نوشت: «ساخت ایران».