نزدیک به یک سال است که هیوندای i۴۰ در دو نوع سدان و استیشن واگن به کشورمان راه پیدا کرده و سرانجام پلاک ملی دریافت شد. با وجود تعداد محدود، خوششانسی و همکاری و استقبال صمیمانه مالک خودرو یاریمان کرد که با مدل استیشن آن ملاقاتی داشته باشیم.
نقد طراحی بدنهبه نظرم نقد طراحی هر خودرو به دو حالت باید انجام پذیرد. جهت توضیح این مطلب، به اولین برخوردم با استیشن هیوندای میپردازیم. از آنجا که هر روز ساعتی را برای پیادهروی اختصاص میدهم، انواع و اقسام خودروها را زیر نظر داشته و نیم نگاهی هم به داخل خیابانها دارم! آن روز در سربالایی خیابان گاندی، وقتی i۴۰ را دیدم، یک لحظه تصورم بر این بود که با یک خودروی آلمانی سر و کار دارم.
خطوط جانبی شیک و پویا که به خوبی روی بدنه بازی میکرد و با ترکیب و حالت مناسب به سمت عقب خودرو کشیده شده بود و همین طور طراحی قاب شیشهها و ترکیب آن با درهای خودرو، این حس را به بیننده القاء میکرد که با خودرویی مثل آئودی سر و کار دارد.
شاید اگر در حالت سکون خودرو را میدیدم، این ترکیبات آنقدر که باید و شاید جلوه نمیکرد. پس بررسی طراحی خودرو در حین حرکت نیز مهم بوده و مابقی موکول به موشکافی آن در حالت سکون میشود. به هر حال در روز آزمایش مطابق معمول قدری از خودرو فاصله گرفتم و طراحی i۴۰ را بررسی کردم. ترکیب جلو پنجره و فرم چراغها، بیدرنگ شما را به یاد الانترا میاندازد، البته کشیدگی چراغهای i۴۰ بیشتر بوده و بازی بیشتری دارند. سپر آن نیز سادگی الانترا را نداشته و با وجود شکل متفاوت مهشکنها، کمی هیجانانگیزتر جلوه میکند.
یکی از بخشهای زیبای بدنه، فرم خوابیده ستونهای جلوی خودرو است که هماهنگی خوبی با ترکیب شیشهها و آینه جانبی دارند.
از طرفی وجود سقف پانورامیک حسی لوکس و اسپرت را القاء میکند. البته نباید از نقش خطوط روی درها و رینگهای زیبای مات آن در تکمیل این حس هماهنگ غافل شد.
وقتی به قسمت عقب خودرو میرسیم، قوس سقف نیز کاهش پیدا کرده و حقیقتاً این شروع جذابیت اصلی i۴۰ است، یعنی طراحی بخش عقبی خودرو، این بخش تقریباً به هیچ کدام از دیگر محصولات هیوندای شباهتی نداشته و چراغها، در صندوق و نوار کرومی بین دو چراغ یکی از جذابترین بخشهای طراحی آن را پدید آورده و کاملاً قدرتمند طراحی شده است.
با رسیدن به انتهای خودرو، تنها یک مورد به ذهن میرسد: بخش عقب و جلوی خودرو چندان هماهنگ و مرتبط نیست! موردی که امروزه در خودروهای لوکس هیوندای به چشم میخورد، وجود اگزوزهای دوبل است که البته در مدل سدان این کلاس وجود دارد، اما اگر دقت کرده باشید کمتر خودروی استیشنی را مییابید که از اگزوزی به این شکل بهره ببرد، زیرا کاربری آن متفاوت از سایر خودروها است. در کل باید به طراحی بدنه i۴۰ نمره قبولی داد و تنها نکته منفی همانا بخش ساده جلویی خودرو است.
داخل کابینبا قدم گذاشتن به داخل کابین، همان المانهای همیشگی هیوندای قابل مشاهده است، البته فضای جمع و جورتری را به نمایش میگذارد. شاید در اولین برخورد سیستم کنترل چراغهای خودرو توجه شما را به خود معطوف کند، که بنا بر سنت خودروهای آلمانی سمت چپ فرمان قرار گرفتهاند. فرمان، خوش دست و نرم بوده و کلیدهای متعددی روی آن قرار دارد. شاخه وسط فرمان، یادآور فرمان مرسدس است. نشاندهندههای i۴۰ بسیار زیبا و چشمگیر است.
کنسول وسط آن شلوغ نبوده و با توجه به ارگونومیک مناسب آن در مدت کوتاهی میتوان به راحتی از دکمههای موجود استفاده کرد. سیستم اتوهلد و ترمز الکترونیکی مشابه خودروهای اروپایی و شاید بامو در کنار هم قرار گرفتهاند. فضاهای متعددی برای قرار دادن وسایل و اشیاء کوچک در کنسول وسط تعبیه شده است. ادوات داخلی i۴۰ کمتر کسی را ناراضی نگاه میدارد. روی صندلی تنگ و اسپرت نشسته و آن را تنظیم میکنم، مشکلی از کمبود فضا در این بخش احساس نمیشود.
در مرحله بعد فضای صندلیهای عقب را بررسی میکنم. هیچ کمبودی از فضا برای پا و بالای سر احساس نشده و سقف پانورامیک آن علاوه بر این که فضای داخل را پرنور کرده، به القای حس بزرگی و فراخ بودن آن نیز کمک زیادی کرده است.
یک نکته منفی در ردیف عقب وجود داشت و آن هم عدم استحکام مناسب زیر آرنجی بود که فرمی شل و افتاده داشت. در صندوق عقب را باز میکنیم. فضای کافی برای قرار دادن لوازم و چمدانها به میزان کافی وجود دارد. ریلی در صندوق تعبیه شده که با تنظیم آن میتوانید اشیاء و لوازم را در جای خود محکم نگاه دارید. برای بستن صندوق نیازی نیست به خودتان زحمت بدهید، دکمه موجود روی در آن این کار را برایتان انجام میدهد! یکی از نکات جالب در مورد ایمنی در صندوق این بود که در زمان بستن اگر وسیله و یا دستتان در فضای بین لولا باشد، در بسته نشده و مجدداً به جای خود باز میگردد.
این محصول برای بازار اروپا طراحی شده تا به رقابت با هم قطاران آلمانی و فرانسوی بپردازد. به همین دلیل هیوندای آپشنها و امکانات متعددی را برای i۴۰ در نظر گرفته که میتوان به تعدادی از آنها اشاره داشت.
سیستم ورود بدون کلید، تنظیم برقی صندلی راننده و سرنشین کناری، حافظه صندلی، آینهها و فرمان. سیستم گرمکن و سردکن برای صندلیهای جلو، گرمکن صندلیهای عقب، گرمکن فرمان، سقف پانورامیک، سیستم صوتی با مارک اینفینیتی، پورتهای ارتباطی و USB سیستم یخزدایی برف پاککنهای جلو، سیستم روشنایی در روز، در صندوق برقی، ترمز الکترونیکی EPB مجهز به اتوهلد Autohold، دوربین دید عقب، تعداد ۹ اربگ (اربگ زانو برای راننده نیز وجود دارد)، سیستم کمکی پارک PAS، سیستم کنترل پایداری ESC، سیستم ترمز ABS و کمکی ترمز، چرخش چراغهای جلو، کروز کنترل، چراغهای LED جلو و LED ترکیبی عقب، چراغهای LED روی راهنما روی آینههای جانبی و ... بنابراین ملاحظه میکنید این خودرو از لحاظ امکانات کم و کسری نداشته و به علت فضاسازی مناسب داخلی و صندوق باز ایدهآل، یک مسافرت خانوادگی فرحبخش با آن به راحتی صورت میپذیرد.
تجربه رانندگیپیشرانه هیوندای i۴۰ به حجم ۲ لیتر از نوع تزریق سوخت مستقیم GDI بوده که همپای موتورهای ۴/۲ لیتری این خودروساز قدرت تولید میکند. با فشار روی پدال ترمز و لمس دکمه استارت، خودرو روشن میشود. حرکت را به نرمی آغاز میکنیم. خودرو ترکیبی از حد وسط یک سواری نرم و خشک را به شما تقدیم کرده و تحت کنترل است. در شتابگیریها معمولی عمل کرده و هماهنگی خوبی بین گیربکس ۶ سرعته آن و موتور ۲ لیتری وجود دارد.
آنچه که مورد توجه قرار گرفت، کابین ساکت و آرام i۴۰ است. در مانورها هم با توجه به کلاس و بدنه خودرو نباید انتظار زیادی از آن داشت، هرچند i۴۰ خودرویی دست و پا بسته نبوده و در این زمینه پایداری آن پذیرفتنی و متعادل است. دید شما به اطراف مناسب است و هر چند صندلیهای آن کمی گود هستند، اما بر میزان دید شما تأثیر منفی نمیگذارند. ترمزهای خودرو از قدرت خوبی برخوردار بوده و به لطف سیستمهای کمکی، حس اعتماد خوبی در فشردن پدال ترمز به شما انتقال مییابد.
سخن پایانیهیوندای i۴۰SW خودرویی نسبتاً جذاب است. حال که به بازار ایران راه پیدا کرده، گمانهزنی در مورد میزان فروش و استقبال خریداران از آن چندان راحت نیست. هر چند مدل سدان آن نیز با قیمتی پایینتر موجود است، اما هر دو در بازه قیمتی قرار دارند که سالهاست خودروی هم خانواده یعنی سوناتا و خواهر آن کیا اپتیما به نوعی یکه تازی خود را تضمین کردهاند. البته در یک سطح پایینتر الانترا و حتی ولوستر و کراساوورهای محبوب هیوندای و کیا نیز وجود داشته و بازار خودروهای دسته دوم نیز برای مدلهای کار کرده دو برند مذکور پررونق است.
از طرفی تصویر ذهنی خریدار ایرانی نسبت به یک خودروی استیشن و یا هاچبک با فرم استیشن نیز میتواند بر میزان فروش آن تأثیرگذار باشد. اگر خاطرتان باشد همین چند سال پیش خریدار ایرانی به خودروهایی مانند کیاکارنز و کارنیوال و در مرحله بعد سئات لئون و آلتهآ و حتی بامو سری یک، روی خوش نشان نداده و خودروهای مذکور به سرعت از بازار حذف شده و فروش محدودی را تجربه کردند. اما باید پذیرفت که امروزه اوضاع کمی فرق کرده و تنوع گروههای خودرویی و شاید سلیقه ها بیشتر شده است.
البته مقررات و قوانین دست و پاگیر واردات و تبصرههای مختلف، تحویل خودرو هیوندای و کیاموتورز را تا حدودی با مشکل مواجه کرده است. نمونه آن تأخیر در تحویل خودروهای ثبت نامی است که گریبانگیر خود مالک نیز شد.
باید عنوان کرد که انتخاب خودرو در تمامی نقاط جهان، علاوه بر سلیقهای بودن و تعصب روی برندهای خاص، به میزان زیادی به انتظارات خریدار و نوع کاربری خودرو نیز مرتبط است.
البته در کشورمان بارها این جمله را شنیدهایم که این میزان پول دارم، چه خودرویی بخرم؟
اگر میزان علاقه شما به برند هیوندای زیاد بوده و طالب خودروی استیشن هستید، در انتخاب i۴۰ تردید نکنید. چون به دلیل عدم تنوع و حضور رقبا، جایگزین و حق انتخاب دیگری برای آن وجود نخواهد داشت. اما از طرفی همیشه بازار فروش دست دوم آن را نیز باید در نظر گرفت. (موردی که قضاوت برای آن خیلی زود است).